ایران دیروز

ایران دیروز

ایران دیروز

ایران دیروز

ماد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار که در صده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته‌شد، نشیمن گزید. بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده‌اند.

ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار [۱] که در صده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته‌شد، نشیمن گزید.[۲]

بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده‌اند.[۳][۴][۵]. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه)] [۶][۷]؛ [۸] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان‌های پارس و بلخ و سغد و سکاها [۹][۱۰] و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس‌ها را در یک گروه قرار می‌دهد [۱۱]، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.

بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونت‌گاه‌های مادها [۱۲] و نیز نام‌های خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شده‌اند (مانند: Mazdakku، Bagparna، Auraparnu، Artasiraru، Bagdatti، Bagmashda) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشه‌ها و آیین‌های دینی هندوایرانی (آریایی) و شاید زرتشتی، نشان می‌دهد.[۱۳]

نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی‌باستان ذکر گردیده‌اند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی‌وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ‌سپادَ و…) همگی به آشکارا «آریایی» هستند.[۱۴][۱۵]

برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده‌است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده‌است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی‌باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش‌های غربی ایران حضور داشته‌اند.[۱۶]

بر پایه برخی منابع مادها میان قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد حکومتی یکپارچه برای سرزمین‌های مادی‏ تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می‌رسد آن چه در بارهٔ نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی (هردوت و پس از وی) روایت شده‌است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس‌ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده‌است.[۱۷]. آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی‌آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ. م. نتوانسته بودند چنان پیش‌رفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین‌های مادنشین نامید؛ آن گونه که هرودوت، دیاکو را چنین می‌نماید، شده باشد.[۱۸] پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلم‌رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» (حاکمان مستقل شهرهای مختلف) روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین‌های مادنشین.[۱۹][۲۰]

شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.

مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.

هرودوت می‌نویسد:

آشوری‌ها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن‌ها پیچیدند، مادها بودند. اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادت‌ها کردند و از قید بندگی رستند.

منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد

نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبه‌ای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوه‌های کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می‌روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره‌های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای متعلق به دوران ماد است[نیازمند منبع]. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بوده‌است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت‌های هخامنشی (پایتخت تابستانی) به شمار می‌رفته‌است. گفته‌های هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهم‌ترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده‌است.

در کتیبه‌های تیگلت‌پیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شده‌است، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کرده‌اند.

از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، می‌توان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده‌است.

سرزمین ماد

ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی کردستان، تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی و همدان را با نام ماد بزرگمی‌شناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.

این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند و چون زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنه تپه‌های منزلگاه خود پرداختند.

طوایف ماد

مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمان‌های حکومتی لولوبیان و گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق. م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار می‌رفت. اخرین لشکرکشی اشور به ماد در سال ۷۰۲ پ. م. بود. خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بوده‌اند بوجود آورده‌است. مادها پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران (۷۲۸-۵۵۰ پ. م.) را در ایران بنیاد نهادند.

ظهور پادشاهی ماد

به گفته مورخین یونانی، پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، در حدود سال ۷۰۸ قبل از میلاد، رهبر یکی از قبایل مادی دیاکو به‌وسیله مجلس اتحادیه، به عنوان رهبر قبایل مادی انتخاب شده و وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده وی گذاشته می‌شود. این رهبر، دیاکو (دیوکس در یونانی) با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته می‌شود و اوست که پایتخت خود را در همدان امروز (هنگمتان، همریشه با هنگمن و انجمن، به معنای محل جمع شدن) قرار می‌دهد.

یکی از کتیبه‌های آشوری از شخصی به نام دیاکو، بیست سال قبل از تاریخ انتخابش به عنوان شاه مادها، نام می‌برد. این شخص آغاز کننده چند شورش برعلیه دولت آشور است که برای خواباندن آنها، حضور شخص امپراتور آشور سارگن دوم لازم است. دیاکو و تمام اعضای خانواده اش به تبعید محکوم می‌شوند و نام او در کتیبه‌ها دیگر نمی‌آید. بیست سال بعد، دیاکو به عنوان شاه ماد انتخاب می‌شود و با پایه گذاری دولت ماد، به عنوان یک دشمن متمرکز آشور، دوباره به صحنه تاریخ بازمی گردد.[۲۸]

شاهان ماد

دیاکو (دیوکس) 

پسر فراارت بنام دیاکو اولین کسی است که مادها به سلطنت اختیار کردند. پایتخت او اکباتان (همدان) بود. دیوکس موفق شد مادها را متحد سازد و تشکیل ملتی دهد. مدت سلطنت او ۵۳ سال بود.(۷۰۸ تا۶۵۵ قبل از میلاد)[نیازمند منبع]

دیاکو در (۷۲۸ پ. م.) به شاهی رسید و شهر همدان (هگمتانه آنروزگار) را پایتخت خویش قرار داد. وی دستور ساخت هفت دیوار تودرتو و استوار را در همدان داد که درون این دیوارها باغ و بیشه و بوستان فراوانی پدید آوردند. این سازه شگفت‌انگیز پایتخت ایران آن روزگار بود. دیاکو ۵۳ سال پادشاهی کرد. مدت زمانی پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرزند و جانشین او، فرورتیش، قدرت رهبری رابه دست گرفت و در برابر آشوریها به پا خاست.

فرورتیش 

پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵-۶۵۳ پ. م.) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. انگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) با دولت آشورشد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت می‌کرده‌است.

بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس می‌کردند اشاره نمی‌کند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمری‌ها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوری‌ها برخوردار بودند.

پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرورتیش در سال (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) در برابر آشوریها به پا خاست. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمری‌ها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمری‌ها، احتمالاً دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها برعلیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، اسرحدون، ناموفق بود.

خشتریته

پس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳-۶۲۵ پ. م.) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد اشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات اشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با اشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ. م. در گذشت.[۲۹][۳۰][۳۱]

هووخشتره

پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کیخسرو را صورت افسانه‌ای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه می‌دانند [۳۲].) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م.) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.[۳۳][۳۴][۳۵]

ایشتوویگو

ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره می‌کنند.

لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش می‌وزیوم لندن نگهداری می‌شود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح می‌دهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».

ظاهرا این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک می‌نامد.

ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شده‌است و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت می‌دهند. در صورت قبول، می‌توان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان [۳۶][پیوند مرده]، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر می‌گردد. همچنین، راحتی‌هایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.

جنگ‌های اشور و کشور ماد

از سال ۶۷۳ پ م جنگهای مادها و آشور دوباره پا می‌گیرد از این زمان به بعد در اسناد آشوری‌ها از کشور ماد نیرومند سخن می‌رود که نشان از به رسمیت شناخته شدن موجودیت دولت مادها از طرف آشوری‌ها است. در حدود سال ۶۵۰ پ. م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از کیمری‌ها، یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز، سکاها، به منطقه شمال غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه اورمیه و شرق آناتولی را نابود کرده بودند

آشوربانیپال پادشاه آشور

در زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و اشوری‌ها در نگرفت ولی جنگ‌های آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال ۶۴۰ پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد.

تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایران

هووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگ‌ترین پادشاه ماد است. توانایی‌های او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامه‌های خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند.

هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیاده نظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیر انداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابه‌های جنگی مجهز به نیزه‌های برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد.

در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکل گیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخش‌هایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه برعلیه آشور با نبوپولسر گرفت.

در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.[۳۷][۳۸][۳۹]

حمله ماد و نابودی دولت آشور

هووخشتره شاه ماد در حمایت از بابل به آشور اعلان جنگ داد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوه‌های زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادی‌های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل در شهر آشور به دیدار هوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود و این شهر نیز در سال ۶۱۲ پ. م. تسخیر شد. نیروهای ماد و بابل، پایتخت عظیم آشور را با خاک یکسان کردند و برای همیشه به تاریخ این امپراتوری بزرگ پایان دادند.[۴۰][۴۱][۴۲]

شکست آشور و فتح شرق لیدیه

در آغاز قرن ۶ پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند تقسیم شد: یکی دولت بابل و دیگر دولت ماد.[۴۳][۴۴][۴۵]

صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیایی

در این زمان، هووخشتره به بزرگ‌ترین شاهنشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد. ماد، اورارتو، آشور و سوریه زیر حکومت او قرار داشتند. پادشاهی عیلام که نیم قرن قبل به دست آشوربنی پال نابود شده بود، در دروازه‌های شرقی اش را به روی قبایل پارس باز کرده بود. پادشاه انشان، پایتخت شرقی عیلام، در این زمان یک پارسی بود و پارسیان دیگر کم کم با جامعه نوعیلامی آمیخته می‌شدند، اما هم انشان و هم بقیه پارس، خراجگذاران پادشاه ماد بودند.

دولت ماد در کار ایجاد سازمانی گسترده و دقیق و متکی بر نهادهای قدرتمند در زمینه‌های سیاسی– اقتصادی– نظامی توفیق یافت. دیاکونوف با توجه بهسنگ‌نبشته بیستون می‌گوید که سازمان دولتی و سازمان اجتماعی پارس تحت نفوذ شدید نظامات مادها بوده‌است.

هووخشتره در کشورش دست به اقدامات عمرانی زد و هم‌زمان قلمرو خود را در شرق به رود جیهون رساند و به زودی پارس و کرمان را نیز ضمیمه کشورش کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم اورد. مردمانی که امروزه از تبار مادها به شمار می‌آیند عبارت‌اند از مردم سرتاسر ایران. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.[۴۶][۴۷][۴۸]

وحدت اقوام مختلف سراسر ایران 

پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه «وحدت ملی» اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.[۴۹]

تمدن مادها 

تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد. همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بی‌باک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شده‌است که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمی‌شود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.

معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانه‌های تمدن‌های بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبه‌های باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده می‌شود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگ‌نبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی می‌توان دید.[۵۰]

دین مادها 

فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین می‌گوید:

از مذهب ماد نیز اطلاع درستی در دست نیست ولی از تصویر برجسته‌ای که در «قیزقاپان» از دوره ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتش نشان می‌دهد، برمی‌آید که مادها هم میتراپرست بوده‌اند و اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه «چیچست» برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند، بنابر عقیده همین محققان مغ‌ها که طایفه روحانی مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند مغ‌ها بر او شوریدند و وی به ناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد"

در زمان مادها (یا شاید بسیار پیش از آن) زردشت از میان ایرانیان برخاست و به دین و آئین کهنی که از زمان‌های پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد. زردشت به راهنمائی مردمان پرداخت اما بزرگان و پیشوایان دین کهن با او ستیزگی کردند و زردشت ناچار از زادگاه خود که شاید سرزمین مادها یعنی آذربایجان بود به سوی خاور ایران گریخت. آنجا فرمانروائی بود ویشتاسپ یا (گشتاسپ) نام، که به دین نو زردشت گروید و همه مردمان را نیز بذیرفتن این آئین خواند. کم‌کم دین زردشت در سراسر ایران رواج یافت و شاید آخرین شاهان خاندان هخامنشی هم آنرا پذیرفته بودند. این دین خاص ایرانیان بود و تا غلبه اسلام در سراسر ایران رواج داشت.[۵۱]

زبان مادی

برخی از زبانشناسان معتقدند که زبان کردی به طور قطع از بازماندگان زبان مادی است.[۵۲][۵۳] اما با این حال برخی دیگر زبان‌های ایران مرکزی را نیز بازمانده زبان مادها می‌دانند.[۵۴]

نابودی پادشاهی ماد 

با شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸-۵۵۰ پ. م.) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.[۵۵]

ظهور و صعود هخامنشیان 

هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند با شکست مادها (۵۵۰ پ م) و تشکیل شاهنشاهی هخامنشی و سپس فتح کامل لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به بزرگ‌ترین شاهنشاهی شناخته شده جهان شد. دولت ماد را می‌توان پیشاهنگ دولت بزرگ هخامنشی دانست.

جایگاه مادها در زمان هخامنشیان، بی گمان بالاترین جایگاه‌ها و بسا برابر با پارسیان بوده‌است. این نکته به ویژه در سنگ نگاره‌ها و نقوش پارسه، دیدنی و به سادگی قابل لمس است. بزرگان مادی در تصمیم گیری‌های کلی کشور شرکت داشته‌اند.[۵۶]

پانویس 

  1.  A) "Mede." Encyclopædia Britannica. 2008. Encyclopædia Britannica Online. 16 January 2008 <http://www.britannica.com/eb/article-9051719>. B) Andrew Dalby, Dictionary of Languages: the definitive reference to more than 400 languages, Columbia University Press, 2004, pg 278. C) Gwendolyn Leick, Who's Who in the Ancient Near East, Routledge, Published 2001. pg 192 D) Ian Shaw, Robert Jameson, A Dictionary of Archaeology, Blackwell Publishing, 1999. E) Sabatino Moscati, Face of the Ancient Orient, Courier Dover Publications, Published 2001. pg 67 F) John Prevas, Xenophon's March: Into the Lair of the Persian Lion, Da Capo Press, 2002. pg 20. G) I.M. Diakonoff, "Media" In Cambridge History of Iran (ed. William Bayne Fisher, Ilya Gershevitch), Volume 2. Pg 140 "Archaeological evidence for the religion of the Iranian-speaking Medes of the.." H) Amélie Kuhrt, "The Persian Empire, Volume 1", Chp 2: Medes, Routledge, 2007. excerpt from pg 19: "The early history of the western Iranians (Medes and Persian) is a thorny problem..." I) John Curtis, British Museum, 2000, 2nd edition. pg 34: "They were an Indo-European people who, like the related Persians, spoke an Iranian language" J) "Encyclopedia of Indo-European Culture or EIEC, edited by J. P. Mallory and Douglas Q. Adams, published in 1997 by Fitzroy Dearborn. pg 30: "..and the Medes (Iranians of what is now north-west Iran).."
  2.  Encyclopædia Britannica Encyclopedia Article: Media ancient region, Iran
  3.  هردوت [VII/۶۲؛ فرای، ریچارد، : «میراث باستانی ایران»، ترجمهٔ مسعود رجب‌نیا، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸، ص ۴ و ۴۱۱]
  4.  استرابون [XV/۲٫۸؛ پیرنیا، حسن: «تاریخ ایران باستان»، انتشارات افراسیاب، ۱۳۷۸، ص ۱۶۰]
  5.  موسا خورنی [I/۲۹؛ فرای، همان‌جا]
  6.  محسنی، محمد رضا ۱۳۸۹: "پان ترکیسم، ایران و آذربایجان" انتشارات سمرقند، ص ۱۳۲
  7.  دیاکونوف، ا. م. : «تاریخ ماد»، ترجمهٔ کریم کشاورز، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰، ص ۶-۶۵
  8.  لغت‌نامهٔ دهخدا، مقدمه، ص۱۰؛ فقیه، ص۱۷۲
  9.  محسنی، محمد رضا ۱۳۸۹: "پان ترکیسم، ایران و آذربایجان" انتشارات سمرقند، ص ۱۳۳
  10.  [XV/۲٫۸؛ پیرنیا، حسن: «تاریخ ایران باستان»، انتشارات افراسیاب، ۱۳۷۸، ص۱۶۰]
  11.  کتیبهٔ DPg؛ بریان، پی‌یر: «تاریخ امپراتوری هخامنشیان»، ترجمهٔ مهدی سمسار، انتشارات زریاب، ۱۳۷۸، ص۴۰۸ و ۴۰۶
  12.  سرفراز، علی‌اکبر و فیروزمندی، بهمن: «مجموعه دروس باستان‌شناسی و هنر دوران تاریخی»، تدوین حسین محسنی و محمدجعفر سروقدی، انتشارات مارلیک ـ جهاد دانشگاهی هنر، ۱۳۷۳، ص۶۴، ۵۸،۵۵
  13.  کمرون، جرج: «ایران در سپیده‌دم تاریخ»، ترجمهٔ حسن انوشه، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، همان‌جا؛ بویس، مری: «تاریخ کیش زرتشت»، جلد دوم، ترجمهٔ همایون صنعتی‌زاده، انتشارات توس، ۱۳۷۵، همان‌جا
  14.  کمرون، جرج: «ایران در سپیده‌دم تاریخ»، ترجمهٔ حسن انوشه، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، ص ۱۱۰، ۱۱۷، ۱۳۲؛
  15.  بویس، مری: «تاریخ کیش زرتشت»، جلد دوم، ترجمهٔ همایون صنعتی‌زاده، انتشارات توس، ۱۳۷۵، ص ۶-۳۲؛ کتیبهٔ DB,II/۳۳]
  16.  درخشانی، جهانشاه، دانشنامهٔ کاشان، جلدهای ۳ و ۴، "آریاییان، مردم کاشی، اَمَرد، پارس و دیگر ایرانیان"، چاپ اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات؛ بنیاد فرهنگ کاشان، اسفند ۱۳۸۲ [www.kashanica.com]
  17.  بریان، پی‌یر: «تاریخ امپراتوری هخامنشیان»، ترجمهٔ مهدی سمسار، انتشارات زریاب، ۱۳۷۸صفحه ۹۳
  18.  بریان، پی‌یر: «تاریخ امپراتوری هخامنشیان»، ترجمهٔ مهدی سمسار، انتشارات زریاب، ۱۳۷۸صفحه ۹۴
  19.  کمرون، جرج: «ایران در سپیده‌دم تاریخ»، ترجمهٔ حسن انوشه، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵
  20.  زرین‌کوب، عبدالحسین: «تاریخ مردم ایران»، (ایران قبل از اسلام)، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۳
  21.  نیاکان باستانی کردان و لران و ترکان آذربایجان
  22.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  23.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  24.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  25.  نیاکان باستانی کردان و لران و ترکان آذربایجان
  26.  akhbare-rooz (iranian political Bulletin)
  27.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  28.  آشوریان و انتشارات ققنوس
  29.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  30.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  31.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  32.  akhbare-rooz (iranian political Bulletin)
  33.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  34.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  35.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  36.  http://www.rugart.org/doc/doc.asp?id=124
  37.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  38.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  39.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  40.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  41.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  42.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  43.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  44.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  45.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  46.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  47.  http://irantarikh.com/tarikh/iran04.pdf
  48.  http://irantarikh.com/tarikh/iran05.pdf
  49.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  50.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  51.  Foundation for Iranian Studies
  52.  Antonio Panaino, Sara Circassia. The scholarly contribution of Ilya Gershevitch to the development of Iranian studies: International Seminar, 11th April 2003, Ravenna (Simorg Series ed.). 2006. ص 2-71. ISBN 88-8483-314-0.
  53.  Windfuhr, Gernot. "Isoglosses: A Sketch on Persians and Parthians, Kurds and Medes" in Hommages et Opera Minora, Monumentum H. S. Nyberg, Vol. 2. , Acta Iranica 5. Tehran-Liège: Bibliothèque Pahlavi, 457-472. pg 468. excerpt:"One may add that the overlay of a strong superstrate by a dialect from the eastern parts of Iran does not imply the conclusion that ethnically all Kurdish speakers are from the east, just as one would hesitate to identify the majority of Azarbayjani speakers as ethnic Turks. The majority of those who now speak Kurdish most likely were formerly speakers of Median dialects"
  54.  G. Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds, Iran and the Caucasus, Vol.۱۳, pp.۱-۵۸, ۲۰۰۹. (p.۲۱)
  55.  تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
  56.  محسنی، محمد رضا ۱۳۸۹: "پان ترکیسم، ایران و آذربایجان" انتشارات سمرقند، ص ۲۰۶

منابع 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد