ایران دیروز

ایران دیروز

ایران دیروز

ایران دیروز

علی اکبر دهخدا

 دهخدا


علی‌اکبر دهخدا (۱۲۵۷ تهران - ۷ اسفند ۱۳۳۴ تهران)، ادیب، لغت‌شناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی و بنیان‌گذار لغت‌نامه دهخدا.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

علی‌اکبر دهخدا (۱۲۵۷ تهران - ۷ اسفند ۱۳۳۴ تهران)، ادیب، لغت‌شناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی و بنیان‌گذار لغت‌نامه دهخدا.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

زندگی‌: دورهٔ اول (تا نیمه‌راه مشروطیت)

علی‌اکبر دهخدا در سال ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران متولد شد. اگرچه اصلیت او قزوینی بود ولی پدرش خانباباخان که از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت وی از قزوین خارج شده و در تهران اقامت گزیده بود. هنگامی که او ده ساله بود پدرش فوت کرد. در آن زمان شیخ غلامحسین بروجردی که از دوستان خانوادگی آنها بود کار تدریس دهخدا را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمی را نزد او آموخت.

در زمان گشایش مدرسهٔ سیاسی وابسته به وزارت امور خارجه در سال ۱۳۱۷ قمری، دهخدا در آزمون ورودی مدرسه شرکت کرد و در آنجا مشغول تحصیل شد و چهار سال بعد جزو اولین فارغ‌التحصیلان مدرسهٔ سیاسی بود. طی این دوره با مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا شد. معلم ادبیات فارسی آن مدرسه محمدحسین فروغی بود و گاه تدریس ادبیات کلاس را به عهده دهخدا می‌‌گذاشت. چون منزل پدری دهخدا در جوار منزل حاج شیخ هادی نجم‌آبادی بود، دهخدا از این موقعیت استفاده می‌‌کرد و از محضر او بهره‌ می‌‌گرفت.

پس از اتمام دوره مدرسهٔ سیاسی، دهخدا که اکنون میرزا علی‌اکبر خان قزوینی نامیده می‌شد، به خدمت وزارت امور خارجه درآمد و در سال ۱۲۸۱ هنگامی که معاون‌الدوله غفاری به‌عنوان سفیر ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود، دهخدا به‌عنوان منشی سفیر با او همراه شد. اقامت آنها در اروپا بیش از دو سال در و بیشتر در شهر وین بود. دهخدا از این دوره برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی و دانش‌های جدید استفاده کرد. در سال ۱۲۸۴ به ایران بازگشت.

بازگشت دهخدا به ایران مقارن با آغاز مشروطیت بود. ابتدا به مدت شش ماه در اداره شوسهٔ خراسان که در مقاطعهٔ حسین آقا امین‌الضرب بود، به‌عنوان معاون و مترجم مسیو دوبروک مهندس بلژیکی استخدام شد.

در همین هنگام، میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی برای آغاز انتشار روزنامهصوراسرافیل که خود بنیان‌گذار آن بودند از او دعوت به همکاری کردند. دهخدا از ابتدا نویسندهٔ اصلی درصوراسرافیل بود. نخستین شمارهٔ این روزنامهٔ هفتگی پنج‌شنبه هفدهم ربیع‌الآخر ۱۳۲۵ قمری برابر دهم خرداد ۱۲۸۶ و ۳۰ مه ۱۹۰۷ در هشت صفحه در تهران منتشر شد. صوراسرافیل طی چهارده ماه بعدی با تعطیل‌ها و توقیف‌هایی که دید جمعاً سی و دو شماره منتشر شد که تاریخ آخرین شماره بیستم جمادی‌الاولی ۱۳۲۶ بود. دهخدا در آغاز هر شمارهٔ روزنامه مقاله‌ای در زمینهٔ مسائل سیاسی، اقتادی و اجتماعی و در پایان مقاله‌ای با عنوان چرند و پرند با نام مستعار می‌نوشت. سبک نگارش این مقالات در ادبیات فارسی بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در روزنامه‌نگاری ایران و نثر فارسی معاصر پدید آورد.

مهم‌ترین نام مستعار میرزا علی‌اکبر خان قزوینی در چرندپرندش دخو بود. دخو مخفف کلمهٔ دهخداست، خطابی برای مردم ساده‌دل در قزوین، زادگاه پدر و اجداد نویسنده. البته دهخدا در اصل به معنی کدخدا و خداوند و بزرگ ده است. برخی نوشته‌های دهخدا موجب اعتراض‌ها شدید سنّت‌گرایان متعصب و طرفداران استبداد شد تا جایی که حتی حکم به تکفیر او دادند. مجلس چند بار راجع به نوشته‌های او به بحث و گفتگو پرداخت. در جلسهٔ بیستم شعبان ۱۳۲۵ اسدالله میرزا به شکایت انجمن اتحادیهٔ طلاب اشاره کرد. آقا سید محمد جعفر نماینده‌ای دیگر تصریح کرد که در شماره‌های ۱۲ و ۱۴ صور اسرافیل نوشته‌ای که به تکفیر بینجامد دیده نمی‌شود اما مطالب سیاسی را باید وزارت علوم و معارف نظر دهد. پس از یکی دو گفتار دیگر روزنامه به‌طور موقت توقیف شد. در این میان دهخدا نیز به مجلس احضار شد وتوانست با منطق و استدلال و حاضرجوابی مخالفان را مجاب کند. البته دهخدا را از در پشتی مجلس خارج کردند زیرا برخی متعصبان مسلح با سلاح گرم، آمادهٔ حمله به او بودند.

زندگی‌: دورهٔ دوم (تبعید و مهاجرت)

بعد از کودتای محمدعلی شاه در ۱۲۸۷، دهخدا همراه با عده‌ای از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس تحصن کردند. محمدعلی شاه که از این موضوع خشمگین بود با تبعید ایشان به کشورهای همجوار و اروپا موافقت کرد. به روایت ناظم‌الاسلام کرمانی بنا شد که شش نفر از کسانی که در «سفارتخانهٔ انگلیس بودند نفی و تبعید شوند که هر یک را از قرار ماهی صد و پنجاه تومان بدهند و غلام سفارت آنها را ببرد به سرحد برساند و رسید گرفته مراجعت کند، تا یک سال در خارجه باشند. پس از یک سال مختارند به هر جا بخواهند بروند و یا مراجعت کنند به ایران». راوی دیگر در باکو، چند تن از ایشان را نام می‌برد (سید حسن تقی‌زاده، میرزا محمد نجات، وحیدالملک، دهخدا، حسین پرویز) که «آزادی‌خواهان و تجار کمک کرده اعانه دادند»، و آنها «به‌علت ناسازگاری محیط از راه تفلیس به پاریس رفتند».

پس از ورود دهخدا و آزادی‌خواهان تبعیدی به پاریس، گروهی از آنها به دعوت ادوارد براون به لندنرفتند. میرزا آقا فرشی، سید حسن تقی‌زاده، معاضدالسلطنه و محمدعلی تربیت از آن جمله‌ بودند. امامعاضدالسلطنه اندکی بعد به پاریس بازگشت و با دهخدا در انتشار دوبارهٔ صوراسرافیل همکاری کرد. دهخدا دعوت براون را برای رفتن به لندن و نشر صوراسرافیل در آن شهر را نپذیرفت. براون استدلال می‌کرد که در انگلستان امکانات بیشتری مهیاست و روزنامه‌هایی مانند منچستر گاردین و دیلی نیوز هواخواه مشروطه‌اند و چیزهایی می‌نویسند، اما دهخدا بنابر مصالحی ترجیح داد که چنین نکند. دهخدا در پاریس با علامه محمد قزوینی معاشر بود.

چون امکان نشر روزنامه در پاریس نبود، گروه صوراسرافیل، یعنی دهخدا، میرزا قاسم خان تبریزی، میرزا محمد نجات و حسین پرویز، در آذر ۱۲۸۷ به شهرک ایوردُن (Yverdon) در سویس نقل مکان کردند، اما محل چاپ روزنامه با اتخاذ تدابیری همچنان در پاریس بود. دورهٔ دوم صوراسرافیل در ایوردن در دی و اسفند ۱۲۸۷ تنها سه شماره منتشر شد. مطالب و مقالات روزنامه به قلم دهخدا و بسیار تندتر و صریح‌تر از پیش بود. در شمارهٔ سوم دهخدا مسمط معروف خود «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» که آن را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی سروده بود به چاپ رساند. دهخدا در تبعید برخلاف همگنانش در وضعیت مالی بسیار دشواری می‌زیست. دوران تبعید دهخدا در اروپا بی‌نهایت پرتنش و افسرده‌کننده بود و گفته شده که حتی به خودکشی یا گرفتن تابعیت بیگانه فکر کرده بوده است

در فروردین ۱۲۸۸ گروه ایوردن به استانبول رفتند و به انجمن سعادت ایرانیان پیوستند. این انجمن را گروهی از ایرانیان مشروطه‌خواه همچون یحیی دولت‌آبادی، محمدعلی تربیت و حسین دانش اصفهانیبا استفاده از محیط آزادتری که با تحولات جدید در عثمانی فراهم شده بود تشکیل داده بودند. مهم‌ترین فعالیت سیاسی دهخدا در استانبول نشر چهارده یا پانزده شماره از روزنامهٔ سروش در فاصلهٔ تیر تا آبان ماه ۱۲۸۸ بود. مؤسس و مدیر روزنامه سید محمد توفیق و سردبیر آن علی‌اکبر دهخدا و نویسندگان آن معاضدالسلطنه، میرزا یحیی دولت‌آبادی و میرزا حسین دانش اصفهانی بودند.

در همان دورهٔ اقامت دهخدا در اروپا دورهٔ دوم روزنامهٔ روح‌القدس با گرایش رادیکال سوسیالیستی احتمالاً در پاریس، منتشر می‌شد که دبیر و نگارندهٔ آن میرزا علی‌اکبر خان دهخدا معرفی شده است. پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، در انتخابات دورهٔ دوم مجلس شورای ملی علی‌اکبر دهخدا در حالی که هنوز در استانبول بود، هم از تهران و هم از کرمان (به نشانهٔ حق‌شناسی مردم این ایالت از بابت مقالات صوراسرافیل) به نمایندگی مجلس انتخاب شد. دهخدا نمایندگی مردم کرمان را پذیرفت. دهخدا در بازگشت به ایران و در ادامهٔ فعالیت سیاسی خود به حزب اعتدالیون پیوست و این برخلاف انتظار یاران سابق او بود که غالباً در حزب رقیب یعنی حزب دموکرات جمع شده بودند.

با آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای روسی به شمال ایران و نزدیک شدن آنها به پایتخت و سقوط دولت، دهخدا همراه با اعضای کمیتهٔ مهاجرت ابتدا به قم و سپس به کرمانشاه رفت. پس از انحلال حکومت در مهاجرت، دهخدا به مدت دو سال و نیم به دعوت روسای ایل بختیاری در مناطق چهارمحال بختیاری به سر برد و بخش عمده‌ای از این دوره را مهمان لطفعلی خان امیرمفخم در قلعه دزک در نزدیکی فرخ‌شهر کنونی بود. در همانجا بود که اندیشهٔ تدوین لغت‌نامه یا فرهنگ‌نامه‌ای جامع برای زبان فارسی در ذهن او شکل گرفت و با استفاده از کتابخانهٔ امیرمفخم کار نگارش یادداشت‌های لازم برایلغت‌نامه و امثال و حکم را آغاز کرد.

فعالیت سیاسی

وی سردبیری برخی نشریات مربوط به حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) را نیز به عهده داشت. در کشاکش انحلال سلطنت و برپائی جمهوری، دهخدا بعنوان اولین کاندیدای مقام ریاست جمهوری درایران مطرح شد. مردی که می توانست اولین رئیس جمهور ایران باشد شخصیتی ملی، سیاسی، ادیب، ستم دیده استبداد و از آن مهم تر، از کوره ارتجاع ستیزی و دفاع از ترقی و تحول ایران بیرون آمده. دیکتاتوری پهلوی که مستقر شد، بیم از این کاندیداتوری به کینه استبداد تبدیل شد. دهخدا را نمی شد سر پیری و به جرم طرح او بعنوان اولین رئیس جمهور ایران کشت، اما می‌شد به انزوا کشاند؛ و چنین کردند. او در انزوا همان کرد که فردوسی کرده بود. فرهنگ دهخدا را پایه ریخت. دهخدا به همین دلیل تا پایان عمر مغضوب دربار سلطنتی ماند!  به همین دلیل در دورهٔ رضا شاه از کارهای سیاسی کناره گرفت و به کارهای علمی و ادبی و فرهنگی مشغول شد. مدتی ریاست دفتر (کابینه) وزارت معارف، ریاست تفتیش وزارت عدلیه، ریاست مدرسه علوم سیاسی و سپس ریاست مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تهران به او محول گردید. چند روز قبل از شهریور ۱۳۲۰ و خلعرضاشاه، معزول شد و پس از آن بیشتر به مطالعه و تحقیق و نگارش پرداخت.

زندگی‌: دورهٔ سوم

پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت، و طی دورهٔ رضا شاه به کارهای علمی و ادبی و فرهنگی پراخت. مدتی ریاست دفتر (کابینه) وزارت معارف (وزارت فرهنگ بعدی) و سپس ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزارت دادگستری بعدی) را به عهده داشت. در سال ۱۳۰۶ مدرسهٔ سیاسی به مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت و ریاست آن را علی‌اکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار لغت‌نامه پرداخت. در همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آنچه در صوراسرافیل منتشر می‌کرد نمی‌سراید و نمی‌نویسد، می‌گفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامه‌ها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغت‌نامه وظیفه‌ای دشوار و خسته‌کننده و طاقت‌سوز ولی واجب را تحمل نماید.»  به سردبیر مجلهٔ آینده، دکتر محمود افشار یزدی که از او مقاله می‌خواست (پس از شهریور ۱۳۲۰) نوشت که «اگر میسر شد و گرفتاری‌ها اجازه داد مقالاتی می‌فرستم، با شرط عدم تحریف»؛ اما کمتر برای مطبوعات دست به قلم می‌برد.

در نخستین کنگره نویسندگان ایران در تیر ماه ۱۳۲۵ جزء هیئت رئیسه شرکت داشت.در اسفند ۱۳۲۹ در تأسیس جمعیت مبارزه با بی‌سوادی شرکت کرد. در همان سال از جمله نویسندگان و اهل فرهنگی بود که بیانیهٔ صلح استکهلم را امضا کرد.

دهخدا در سال‌های نهضت ملی شدن نفت به رهبری دکتر محمد مصدق، پشتیبان جدی او بود. در ماههای پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شایعهٔ تشکیل شورای سلطنت و ریاست شورای دهخدا، و حتی شایعهٔ جمهوری و ریاست جمهوری دهخدا بر سر زبان‌ها افتاد. دستی نیز در کار بود که سرمقالهٔ نخست صوراسرافیل ایوردُن (دورهٔ دوم) را که حاوی حمله‌های بی‌پروایی به موجودیت پادشاهی در ایران بود برای رهبران سیاسی ارسال می‌کرد.

دهخدا در جریان نهضت ملی شدن نفت پشتیبان جدی دکتر مصدق بود. در صورت پیروزی نهضت و اعلام جمهوری قرار بود که وی کاندید ریاست جمهوری باشد. به همین خاطر نیز ماموران کودتا پس ازکودتای ۲۸ مرداد به خانه اش ریختند و وی را شدیدا مضروب نمودند.

در چنین وضعیتی بود که در روزهای اول بعد از کودتا، خانهٔ دهخدا توسط مأموران تفتیش شد و وی را شدیدا مضروب نمودند. دهخدا مورد احضار و بازجویی قرار گرفت. به دلایل پیش‌گفته و نیز شرکت در نامهٔ سرگشاده علیه کنسرسیوم نفت در سال بعد، نام دهخدا را از خیابان محل زندگی‌اش برداشتند.

علی‌اکبر دهخدا در روز دوشنبه هفتم اسفند ماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانه مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران درگذشت. پیکر او به شهر ری مشایعت و در ابن بابویه در مقبره خانوادگی مدفون گردید. پس از درگذشت دهخدا، خانه‌اش تبدیل به دبستانی با نام خودش شد. اما در سال‌های پس از انقلاب نام او را از روی دبستان برداشتند.

لغت‌نامه

مقدمات انتشار لغت‌نامهٔ دهخدا از اواخر دههٔ ۱۳۰۰ شمسی با مساعدت دولت فراهم شد و اولین قراردادها برای این منظور سال‌‌های ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ بین وزارت معارف و علی‌اکبر دهخدا منعقد شد. اولین مجلد لغت‌نامه در سال ۱۳۱۸ منتشر شد، اما به‌دلیل کندی کار چاپخانه بانک ملی، آغاز جنگ جهانی دوم و حجم وسیع کار، چاپ لغت‌نامه متوقف شد. پس از پایان جنگ، اندیشهٔ چاپ و نشر تألیف دهخدا به یک ایدهٔ ملی تبدیل شد. سرانجام در سال ۱۳۲۵ با طرح پیشنهادی عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای ملی (در رأس آنها محمد مصدق) و به دنبال آن تصویب مادهٔ واحده‌ای در مجلس، وزارت فرهنگمکلف به تأمین کارمندان و امکانات لازم برای تدوین لغت‌نامه شد. به این ترتیب، لغت‌نامه از یادداشت‌های گردآوری شده توسط دهخدا بسیار فراتر رفت، و سازمان لغت‌نامه از آغاز تا پایان نشر کتاب، از همکاری تعدادی از لغت‌شناسان برخوردار شد که نام‌های آنها در مقدمهٔ ویرایش جدید (سال ۱۳۷۷) به‌عنوان عضو هیئت مؤلفان لغت‌نامه آمده است.

معاونت ادارهٔ لغت‌نامه با دکتر محمد معین بود تا در سال ۱۳۳۴ مجلس شورای ملی ادارهٔ لغت‌نامه را از منزل دهخدا به مجلس منتقل ساخت و دهخدا دکتر معین را به ریاست اداره معرفی کرد و طی دو وصیت‌نامه او را مسئول کلیهٔ فیش‌ها و ادامهٔ کار چاپ لغت‌نامه قرار داد. پس از درگذشت دهخدا در اسفند ۱۳۳۴ محل لغت‌نامه تا سال ۱۳۳۷ همچنان در مجلس شورای ملی بود و از آن پس به دانشگاه تهران منتقل شد.

فهرست آثار


  • ترجمهٔ روح القوانین مونتسکیو (منتشرنشده)
  • ترجمهٔ عظمت و انحطاط رومیان
منبع: از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



استاد علی اکبر دهخدا

*********************

 

 زندگی و شخصیت دهخدا

 

 

          نام و نام خانوادگی : علی اکبر دهخدا
   تاریخ تولد : ۱۲۹۷ ه‍. ق (حدود ۱۲۵۹ شمسی) 
محل تولد: تهران 
تاریخ وفات :۷ اسفند ۱۳۳۴ 
محل وفات : تهران
 

 پدرش «خانباباخان» که از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت وی از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. تحصیلات قدیمی را نزد «شیخ غلامحسین بروجردی» آموخت. بعدها به مدرسه علوم سیاسی رفت.پس از پایان تحصیل به خدمت وزارت امور خارجه در آمد.

در سال ۱۲۸۱ با «معاون‌الدوله غفاری» که به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود به اروپا رفت و حدود دو سال و نیم در اروپا و بیشتر در وین اقامت داشت. بازگشت دهخدا به ایران مقارن با آ‎غاز مشروطیت بود. در حدود سال ۱۲۸۵ (۱۳۲۵ (قمری)) با همکاری جهانگیرخان شیرازی و با سرمایهٔ قاسم خان تبریزی روزنامه صور اسرافیل را منتشر کرد. بخش «چرند و پرند» در این روزنامه را او با امضای «دخو» می‌نوشت که با استقبال زیاد خوانندگان روبرو شد. «دخو» (مخفف ده‌خدا) شخصیت خیالی ساده‌دل حکایت‌ها و مثل‌های مردم قزوین است. دهخدا بعدها نام خانوادگی خود را از همین نام گرفت. پس از به توپ بستن و تعطیل مجلس شورای ملی در دورهٔ محمد علی شاه، دهخدا، مانند بسیاری از آزادی‌خواهان، ناچار به استانبول و از آنجا به اروپا رفت.

 

 استاد علی اکبر دهخدا از خبره ترین و فعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است و شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ می باشد.
دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب می شد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه می داد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامه های پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ می کرد
.
 


لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب می شود 45 تا 50 سال از وقت دهخدا را گرفت. یعنی سالها بیش از آنچه که حکیم ابوالقاسم فردوسی صرف شاهنامه خود کرد. لغت نامه نه تنها گنجینه ای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست.

علی اکبر دهخدا در تهران متولد شد. گر چه اجدادش قزوینی بودند، ولی پدرش "خان بابا خان" که از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت وی از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. ده ساله بود که پدرش فوت کرد و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد . دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز در گذشت و اموال پدر دهخدا به فرزندان یوسف خان رسید.

در آن زمان یکی از فضلای عصر به نام شیخ غلامحسین بروجردی از دوستان خانوادگی دهخدا کار تدریس او را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمه را در نزد وی آموخت.  وی مردی مجرد بود، و حجره ای در مدرسه حاج شیخ هادی (در خیابان شیخ هادی کنونی) داشت که در آن به تدریس زبان عربی و علوم دینی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار می کرد که هر چه دارد، در نتیجه تعلیم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها که مدرسه  سیاسی در تهران افتتاح شد، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسه آشنا شد.

معلم ادبیات فارسی آن مدرسه محمد حسین فروغی، موسس روزنامه "تربیت" و پدر ذکاء الملک فروغی بود که گاهی اوقات، تدریس کلاس ادبیات را به عهده دهخدا می گذاشت. چون منزل دهخدا در جوار منزل مرحوم آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی بود؛ وی از این حسن جوار استفاده کامل می برد و با وجود صغر سن مانند اشخاص سالخورده از محضر آن بزگوار بهره مند می گشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت و پس از درس خواندن در آن مدرسه، به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. سال 1281 شمسی هنگامی که 24 سال داشت،معاون الدوله غفاری که به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود، دهخدا را با خود به اروپا برد و استاد حدود دو سال و نیم در اروپا و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت . وی در آنجا فراگیری زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.

مراجعت دهخدا به ایران مقارن با آغاز دوران مشروطیت بود. حدود سال 1325 هجری قمری (نهم خرداد 1286 هجری شمسی) با همکاری مرحوم جهانگیرخان و مرحوم قاسم خان، روزنامه صوراسرافیل را منتشر کرد. این روزنامه از جراید معروف و مهم صدر مشروطیت بود. جذاب ترین قسمت آن روزنامه ستون فکاهی بود که با عنوان "چرند و پرند" به قلم استاد و با امضای "دخو" نوشته می شد. سبک نگارش آن در ادبیات فارسی بی سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. وی مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فکاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر می کرد. پس از تعطیلی مجلس شورای ملی در دوره  محمد علی شاه، آزادیخواهان ناچار از کشور خارج شدند. دهخدا نیز به استانبول و از آنجا به اروپا رفت.  

وی در پاریس با علامه قزوینی معاشر بود. سپس به سوئیس رفت و در "ایوردن" سوئیس نیز سه شماره از "صوراسرافیل" را به کمک میرزا ابوالحسن خان پیرنما (معاضد الدوله) منتشر کرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و در سال 1327 هجری قمری با مساعدت جمعی از ایرانیان مقیم ترکیه ، روزنامه "سروش" را به زبان فارسی منتشرکرد.

در دوران جنگ جهانی اول - که از سال 1914 تا 1918 میلادی به طول انجامید - دهخدا در یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری منزوی بود و پس از جنگ به تهران باز گشت؛ از کارهای سیاسی کناره گرفت و به خدمات علمی و ادبی و فرهنگی مشغول شد. مدتی ریاست دفتر (وزارت معارف، ریاست تفتیش وزارت عدلیه، ریاست مدرسه  علوم سیاسی و سپس ریاست مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تهران به او محول گردید، تا این که سه چهار روز قبل از شهریور 1320 و خلع سلطنت رضاخان، از ریاست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پایان حیاتش بیشتر به مطالعه و تحقیق و تحریر مصنفات گرانبهای خویش مشغول بود.

دهخدا گاه برای تفنن، شعر نیز می سرود؛ اما شاعری حرفه  اصلی او نبود. منظومه های معدودی از او توسط دکتر محمد معین  گردآوری شده است.

دکتر محمد معین، اشعار دهخدا را به دو دسته تقسیم می کند که عبارتست از:نخست،اشعاری که به سبک متقدمان سروده است و بعضی از آنها دارای جزالت (فصاحت) و استحکامی است که تشخیص آنها از گفته های شعرای قدیم دشوار می نماید.دوم: اشعاری است که در آنها تجدد ادبی به کار رفته است. بسیاری از ادیبان معاصر، مسمط "یادآر ز شمع مرده یار آر" دهخدا را نخستین نمونه شعر نو به شمار می آورند. دهخدا شعر "یاد آر ز شمع مرده یاد آر"  را در یادبود میرزا جهانگیر خان شیرازی، مدیر روزنامه صوراسرافیل سروده است.

ای مرغ سحر، چو این شب تار           بگذاشت ز سر سیاهکاری

و ز نفخه روح بخش اسحار       رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار         محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمـال شد پدیدار      و اهریمن زشت خو حصاری

  یاد آر ز شمع مرده یاد آر

ای مونس یوسف اندر این بند           تعبیر عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند        محسود عدو به کام اصحاب

رفتی بر یار خویش و پیوند                آزاد تر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند        در آرزوی وصال احباب

اختر به سر شمرده یار آر

چون باغ شود دوباره خرم                ای بلبل مستمند مسکین

وز سنبل و سوری و سپرغم             آفاق نگارخانه ی چین

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم         تو داده ز کف قرار و تمکین

زان نو گل پیش رس که در غم                   ناداده به نار شوق تسکین

       از سردی دی ، فسرده یار آر

ای همره تیه پورعمران                   بگذشت چو این سنین معدود

وان شاهد نغز بزم عرفان      بنمود چو وعد خویش مشهود

وز مذبح زر چو شد به کیوان           هر صبح شمیم عنبر و عود

زان کو به گناه قوم نادان       در حسرت روی ارض موعود

     بر بادیه جان سپرده، یادآر

چون گشت ز نو زمانه آباد              ای کودک دوره ی طلایی

وز طاعت بندگان خود شاد             بگرفت ز سر خدا، خدایی

نه رسم ارم، نه اسم شداد            گل بست زبان ژاژخایی

زان کس که ز نوک تیغ جلاد          ماخوذ بجرم حق ستایی

       تسنیم وصال خورده، یادآر

  

مبارزات سیاسی دهخدا

وقتی دهخدا از سفر بالکان بازگشت، انقلاب مشروطه کم و بیش آغاز شده بود. او که همیشه به فکر پیشرفت و ترقی مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف می دید. او در آغاز ورود به ایران، از طرف امین الضرب مهدوی به عنوان معاون و مترجم" موسیو دوبروک" مهندس بلژیکی اداره شوسه خراسان، استخدام شد. از همین زمان دیگران از نامه های اداری و نحوه کار دهخدا، استعدادهای او- خصوصا استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند.

شش سال بعد، دهخدا از طرف میرزا جهانگیر خان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی به عنوان نویسنده ای در روزنامه صوراسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صوراسرافیل در واقع آغاز فعالیتهای سیاسی دهخدا بود.

روزنامه صوراسرافیل که در حقیقت یک هفته نامه بود نه ماه پس از اعلام مشروطیت، روز پنج شنبه هفدهم ربیع الاول سال 1325 قمری در محل کتابخانه تربیت واقع در خیابان ناصری تهران منتشر شد.

صوراسرافیل یکی از اساسی ترین سلاح های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره  آن حدود بیست و چهار هزار نسخه بود. این روزنامه به طرزی ماهرانه برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن زمان را به طرزی دلپذیر و مردم پسند در قالب یک روزنامه چاپ کند. شاید این اولین روزنامه ایران بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را می خواندند. آن زمان مردم تهران به غیر از شاهنامه خوانی و افسانه گویی و کارهایی از این قبیل سرگرمی دیگری به نام روزنامه خواندن نیز داشتند. مردم دسته دسته می نشستند و با شور و شوق از کودکان روزنامه فروش روزنامه ای را می خریدند که هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح می کرد و هم مایه تفریحشان بود.

 از میان مطالب این روزنامه آنچه بیش از همه طرفدار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود، ستونی به نام "چرند و پرند" بود که با امضای "دخو" به چاپ می رسید و نویسنده آن دهخدا بود. نوشته های دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه است: اولا سبک نوشتار دهخدا در این مقالات، که می توان آن را سبک جدیدی در نگارش فارسی دانست و بنا به تایید بسیاری از مورخین، سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملا نو بود و بسیاری از نوشته های امروزی برگرفته از آن سبک هستند. هم چنین استدلال ها و طعنه های سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه در نوع خود بی نظیربود و تاثیر زیادی در طرفداری مردم از حکومت مشروطه داشت.

صوراسرافیل در طول مدت انتشار پنج بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هردو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بود و هر دوبار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. دفعه چهارم، وقفه در انتشار طولانی شد و مهمترین دلیل آن بیماری دهخدا ذکر می شد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود. پس از حاکم شدن فضای رعب و وحشت در جامعه، دهخدا و تقی زاده و سید جمال الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانه های نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند. سپس به مدت بیست و پنج روز به عنوان پناهنده سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند تا اینکه بالاخره محمد علی شاه با هر تدبیری که بود آنها را از آنجا بیرون و تبعیدشان کرد.

دهخدا ابتدا به نزد محمد خان قزوینی در پاریس رفت و پس از مدتی از آنجا خود را به شهر ایوردن سوئیس رساند و در آنجا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صوراسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با هزار دردسر به تهران فرستاد. مدتی بعد عازم استانبول شد و در آنجا روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان منتشر کرد که حدود پانزده شماره از آن منتشر شد.

طرفداری دهخدا از مشروطه خواهان تا به آنجا بود که وقتی کودتای بیست و هشت مرداد به پیروزی رسیده بود وسربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی می گشتند تا او را دستگیر کنند، به خانه دهخدا ریختند و خانه او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند و چون او را نیافتند، دهخدا را بازداشت کردند و با شکنجه های بسیار سعی کردند تا حرفی از زیر زبان آن پیرمرد بیرون بکشند. سرانجام نیز چون به نتیجه ای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان خانه اش رها کردند و سرانجام علی اکبر دهخدا در سن 77 سالگی جان به جان آفرین تسیلم کرد.

لغت نامه دهخدا

همان گونه که پیداست، لغت نامه مهم ترین و اساسی ترین اثر دهخدا - حتی مهمترین اثر نویسندهخدا داراست، به خاطر لغت نامه ی اوست. بنا به باور بسیاری، چنین کار بزرگ و چنین سرمایه گذاری عظیمی را برای زبان فارسی، به غیر از دهخدا تنها فردوسی انجام داده بود. تالیف لغت نامه دهخدا تاثیر بزرگی در پایداری و جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران به هر کتابخانه ای که برویم از میزان مراجعاتی که به لغت نامه می شود و در جستجوی معنای کلمه یا مطلبی علمی، مجلدات لغت نامه دهخدا را ورق می زنند، می توانیم به راحتی ارزش و اهمیت این کتاب را درک کنیم . دگی معاصر است و بیشتر شهرت و احترامی که همه لغات فارسی و محلی، نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و شاخص، حتی لغات عربی را می توان در لغت نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه ، معنای لغوی آن، موارد استعمال ، طرز تلفظ صحیح ، اشعاری در رابطه با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره لغت قرار دارد. لغت نامه دهخدا هم دایرةالمعارف است و هم کتاب مرجع علوم گوناگون و هم لغت نامه. وجود این کتاب در هر خانه یا کتابخانه یا جای دیگری نعمتی بزرگ محسوب می شود.

لغت نامه ای که دهخدا پنجاه سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرد، از پایه سه چهار میلیون فیشی بنیان یافته است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آنها مشغول بوده است. به گفته خود او و نزدیکانش، وی هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت نامه غافل نشد مگر دو روز به خاطر فوت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که داشت. 

فکر ایجاد لغت نامه ای جامع که هم معنای تمام لغات فارسی را داشته باشد و هم اطلاعات لازم درباره همدهخدا در یکی از قرای چهارمحال بختیاری منزوی بود به ذهنش خطور کرده بود. آن طور که آگاهان نوشته اند، وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت نامه های چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیات، حکمت، کلام، فقه و ... فراهم آورده بود. البته نقل می کنند که او بیشتر یادداشت ها را از ذهن خود می نوشته است . خود وی در یکی از یادداشتهای پراکنده اش برای لغت نامه می نویسد:ه چیز را به خواننده بدهد، از همان زمان که  «همه لغات فارسی زبانان تا کنون احیا و در جایی جمع آوری نشده و چه بسا لغات زیادی است که در کتب دیگر، خصوصا در اشعار آمده است که ما آنها را در اینجا نقل کرده ایم. ولی از سوی دیگر هزاران لغت فارسی وغیر فارسی در تداول به کار می رود که تاکنون کسی آنها را گرد نیاورده یا اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است. ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه، نقل و سپس آنها را الفبایی کرده ایم؛ ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چندین هزار کلمه و الفبایی کردن آن عمر هفت کرکس می باید... و این کار به هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم - رحمه الله علیها-  تعطیل نشد و به جز اتلاف دقایقی چند برای ضروریات حیات در روز، می توانم گفت که بسیار شبها نیز، در خواب و میان نوم و یقظه در این کار بودم . چه بارها که در شب از بستر برمی خاستم و پلیته می کردم و چیز می نوشتم.»

دهخدا در سال 1324 هجری شمسی میلیونها فیشی را که در تهیه لغت نامه فراهم کرده بود، توسط مجلس شورای ملی به ملت ایران هدیه کرد و مجلس نیز قانونی را تصویب کرد که این میراث عظیم چاپ شود و موسسه ای نیز به نام لغت نامه دهخدا برای مدیریت کار چاپ لغت نامه و ادامه راه دهخدا تاسیس شود. مدتی بعد از تصویب طرح چاپ لغت نامه در مجلس شورای ملی، دهخدا فوت کرد . از آن زمان به بعد کار هماهنگی ومدیریت لغت نامه به وصیت خود دهخدا برعهده دکتر محمد معین گذارده شد. او که خود فردی فرهیخته بود و در ادبیات فارسی تبحر فراوان داشت - و کتاب فرهنگ فارسی شش جلدی معین از آثار گرانبهای اوست - به خوبی از عهده  ادامه این کار خطیر برآمد. پس از فوت دکتر معین نیز این کار به وسیله دکتر سید جعفر شهیدی و دکتر دبیر سیاقی و دیگران دنبال شد و به پایان رسید.

تا زمانی که دهخدا زنده بود چهار هزار و دویست صفحه از لغت نامه تهیه شده بود؛ در حالی که لغت نامه ای که امروز وجود دارد در پنجاه جلد و بیست و شش هزار صفحه به چاپ رسیده است. هم چنین به تازگی سی.دی لغت نامه دهخدا نیز توسط موسسه دهخدا که زیرمجموعه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است، تولید و عرضه شده است.

به علت ارزش فرهنگی و علمی لغت نامه و نقش خطیر آن در زبان فارسی، از تولید و عرضه سی.دی یا کتاب لغت نامه دهخدا توسط شرکت ها و اداره های دیگر جلوگیری می شود. همچنین به تازگی مجلس در حال بررسی این طرح است که کتاب لغت نامه را از قانون حقوق مصنفان مجزا نگه دارد؛ زیرا بر اساس این قانون، هر کتابی پس از گذشتن سی سال از زمان چاپش، قابل چاپ شدن توسط هر چاپخانه ای است. اما به خاطر وضعیت خاص لغت نامه دهخدا قرار است قانونی تصویب شود که بر اساس آن به جز موسسه دهخدا، هیچ موسسه دیگری نتواند دست به تولید و توزیع کتاب یا سی. دی لغت نامه دهخدا بزند.

 سایر آثار دهخدا

دهخدا به غیر از لغت نامه - که بزرگترین و پرارزش ترین اثر دهخدا است - کتاب های دیگری را نیز تالیف کرده است که با ارزش ترین آنها پس از لغت نامه کتاب "امثال و حکم" است. کتاب امثال و حکم کتابی است که در آن همه ضرب المثل ها، حکمت ها، آیات قرآن، اشعار، اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح است، جمع آوری شده اند.

دهخدا خود نقل می کرد که در کودکی شبی بالای بام خوابیده بود وبه یکی از مثلهای متداول در زبان فارسی می اندیشید، از اسم "مثل" آگاه نبود، همین قدر درک می کرد که جمله از نوع کلمات و لغات معمول نیست، قلم برداشت و چند تا از آن نوع یادداشت کرد. این نخستین قدمی بود که وی در راه تدوین امثال و لغات پارسی برداشت.

هنگامی که دهخدا و یارانش در حال تهیه فیش و یادداشت برای لغات لغت نامه دهخدا بودند، اعتماد الدوله قراگزلو که در آن زمان وزیر معارف بود، به دهخدا پیشنهاد کرد که با توجه به این که با وسایل امروزی چاپ لغت نامه میسر نیست و تالیف لغت نامه کاری بسیار طولانی است، امثال، حکمت ها، احادیث و ... را در کتابی جداگانه جمع آوری کند و منتشر سازد. دهخدا نیزاین پیشنهاد را پذیرفت و به این ترتیب امثال و حکم را در بین سالهای 1308 و 1311 به چاپ رسانید و در پایان کتاب فهرست اعلامی نیز به آن افزود.

گروهی خرده گرفتند که عنوان کتاب " امثال وحکم" است ولی در طی آن، اصطلاحات و کنایات و اخبار و احادیثی که مثل نیستند، فراوان آمده. دهخدا به نگارنده اظهار داشت: من خود متوجه این نکته بودم، ولی از انتخاب عنوانی طویل، نظیر "امثال و حکم و مصطلحات و کنایات و اخبار و احادیث..." خودداری و به عنوان ساده "امثال و حکم" اکتفا کردم. راه دیگر هم حذف اصطلاحات و کنایات و غیره بود، که اگر استاد بدین کار دست می زد، خوانندگان خود را از فواید بسیاری محروم می کرد.

نکته دیگر در باب این کتاب، مقدمه نداشتن آن است که اصولاً، استاد علامه در باب مقدمه  کتابهای خود احتیاطی مقرون به وسواس داشت. در پاسخ سوال نگارنده، راجع به علت عدم تحریر مقدمه برای امثال و حکم اظهار داشت:«در زبان فرانسوی هفده لغت پیدا کردم که در فرهنگ عربی و فارسی همه آنها را "مثل" ترجمه کرده اند ودر فرهنگهای بزرگ فرانسوی، تعریفهایی که برای آنها نوشته اند، مقنع نیست و  نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد. ناگریز توسط یکی از استادان فرانسوی دانشکده حقوق نامه ای به فرهنگستان فرانسه نوشتم واختلاف دقیق مفهوم آن هفده لغت را خواستار شدم. پاسخی که رسید، تکرار مطالبی بود که در لغتهای فرانسوی آمده بود که به هیچ وجه مرا اقناع نکرد. از اینرو از نوشتن مقدمه و تعریف مثل و حکمت و غیره خودداری کردم و کتاب را بدون مقدمه منتشر ساختم.»

همان طور که در قبل هم اشاره شد، دهخدا به زبان فرانسوی نیز تسلط زیادی داشت. او چند کتاب را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است که البته هنوز به چاپ نرسیده اند. از آن جمله کتاب "عظمت و انحطاط رومیان" است که نوشته شده توسط "منتسکیو" نویسنده سرشناس فرانسوی است.

 کتاب دیگری که دهخدا از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است کتاب "روح القوانین" است که این کتاب نیز توسط منتسکیو تالیف شده است.

هم چنین استاد از آغاز جوانی تا اواخر عمر به تالیف فرهنگ فرانسه به فارسی مشغول بودند. موارد این کتاب، شامل: لغات علمی، ادبی، تاریخی، جغرافیایی و طبی به زبان فرانسه با معادل آنها در زبانهای فارسی و عربی است. مرحوم دهخدا این معادلها را با تتبع دقیق در سالیان متمادی از متون امهات کتب فارسی و عربی استخراج کرده اند. این کتاب نیز به طبع نرسیده است.

از دیگر آثار دهخدا کتاب شرح حال ابوریحان بیرونی است که مقارن هزاره تولد بیرونی تالیف و به جای پنج شماره مجله آموزش و پرورش از انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مهر ماه 1324 منتشر گردیده و سپس در لغت نامه تجدید طبع شده است.از 

اثر دیگر دهخدا تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو قبادیانی است. دیوان قصاید و مقطعات حکیم ناصر خسرو به ضمیمه روشنایی نامه و سعادت نامه به تصحیح مرحوم حاج نصر الله تقوی و مقدمه آقای تقی زاده و تعلیقات آقای مینوی در تهران به سال 1304-1307 هجری شمسی به طبع رسیده است. یادداشتهای علامه دهخدا در تصحیح اشعار و بعضی نکات بامقدمه ای دلکش از صفحه 619 دیوان مزبور به بعد چاپ شده است. بعدها نیز مرحوم ادیب پیشاوری در تصحیح برخی اشعار ناصر خسرو، نظراتی اظهار کرده اند که در پایان دیوان خود آن مرحوم که به اهتمام مرحوم عبدالرسولی در 1312 در تهران طبع شده، به عنوان "رساله نقد حاضر" به چاپ رسیده است . آقای مسرور هم در مجله ارمغان، سال دوازدهم ،انتقاداتی بر تصحیحات استاد منتشر کرده اند.

از دیگر کارهای دهخدا می توان به دیوان سید حسن غزنوی- ملقب به اشرف - اشاره کرد که به اهتمام آقای مدرس رضوی در تهران ، سال 1328 به طبع رسیده است. آقای مدرس پس از اتمام متن دیوان، آن را به نظر علامه دهخدا و استاد فروزانفر رسانید و یادداشتهای ایشان را در تصحیح اشعار در پایان کتاب جای داد. تصحیحات مرحوم دهخدا در صفحات 361 تا 376 آن کتاب مندرج است.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد