در جلد دوم کتاب “تاریخ ده هزارساله ایران” صفحه ۱۹۱ سندی به چاپ رسیده که منشور ۱۱ ماده ای عربها علیه ایرانیان است. نویسنده این دستور رئیس دفتر معاویه و یکی از پیروان “علیابنابیطالب” بود و مورخ نامی ایران“لسان الملک سپهر” آن را به دست آورده و متن آن را در تاریخ خود گذاشته است. منشوری در یازده ماده که خواندنش پشت هر ایرانی میهن دوستی را میلرزاند
«قوم ایرانی که به نام موالی در میان ملت اسلام به سر میبرند، جز با سیاست عمربنخطاب۱ اداره شدنی نیستند. این ملت را باید اسیر کرد، باید ذلیل کرد. این ملت را به همان روشی که عمر میکوبید، باید کوبید که هرگز نتوانند سر بلند کنند. گوش کن! برنامه تو در برابر ایرانیان باید چنین باشد:
١– تازیان حق دارند با زنان ایرانی ازدواج کنند، ولی ایرانی ها از این حق محرومند، زیرا عرب باید از خانواده های ایرانی میراث ببرد، ولی ایرانیان چنین حقی ندارند.
٢– از جیره آنها که حق عمومی ملت است، تا میتوانی کسر کن.
٣– در تقسیم خواربار و ارزاق، تا میتوانی از سهم آنان ببر و فقط نان بخور و نمیری به آنها بده.
۴– در جبهه جنگ، صف مقدم و سپر حمله نخست دشمنان را از ایرانیان گذار تا طعمه حمله های تازه نفس دشمن قرار گیرند.
۵– در جنگها کارهای بدنی سخت، صاف کردن راهها، کندن موانع و هر کار دشوار و طاقت فرسا را به آنان واگذار.
۶– ایرانی هر قدر هم که صالح و پرهیز کار و دانا باشد، حق امامت جمعه را بر مسلمانان در نماز ندارد.
٧– ایرانی هر چند پاک و شریف و فدا کار و موئمن به اسلام باشد، نباید بر عرب برتری داشته باشد.
٨– ایرانی نباید در صف اول نمازگزاران قرار گیرد.
٩– ایرانی را به هیچ وجه برای فرمانروایی و پاسداری مرزها نفرست.
١٠– هیچ ایرانی حق حکومت بر شهرها را ندارد.
١١– ایرانی هر چند فقیه و عالم باشد، حق داوری و قضاوت ندارد.»۲
۱x-small;">x-small;">عمر دستور داد ریسمانی به طول ١١٢ آماده کنند و هر ایرانی را که قدش از آن ریسمان بلند تر بود، گردن بزنندx-small;">.
۲x-small;">x-small;">تاریخ ده هزار ساله ایران، نوشته عبدالعظیم رضایی صفحه ١٩١