استالمن پیشقدم در استفاده از مفهوم کپیلفت شد. او نویسندهٔ اصلی چندین مجوز کپیلفت، از جمله جیپیال است، مجوزی که بیشترین استفاده را در بین مجوزهای نرمافزار آزاد دارد. از اواسط دههٔ ۱۹۹۰، او اکثر وقت خود را برای دفاع از نرمافزار آزاد گذاشته است. همچنین او همیشه در حال مبارزه با حق امتیاز نرمافزار و چیزهایی که او در قانون کپیرایت اضافی میبیند، است. او تعداد زیادی از نرمافزارهایی که به طور گسترده استفاده میشوند را گسترش داده است، نظیر ایمکس اصلی، مجموعه کامپایلرهای گنو و اشکالیاب گنو. او در سال ۱۹۸۹ برای متحد کردن توسعهدهنگان نرمافزار آزاد، [بنیاد نرمافزارهای آزاد را تاسیس کرد.
Alice Lippman و Daniel Stallman او را در منهتن به دنیا آوردند. در دنیای برنامهنویسی و کارهایی که او انجام داد به "آر ام اس" شهرت پیدا کرد. در اولین نسخه از فرهنگ لغت هکرها به این موضوع اشاره کرد که ریچار استالمن نام دنیوی من است شما میتوانید من را "آر ام اس" خطاب کنید.
اولین باری که با رایانه کار کرد در دوره دبیرستان بود. او تمام وقت خود را صرف نوشتن اولین برنامه خود، یک پیش پردازنده برای IBM 7094 در شبکه مرکزی محققان شرکت IBM به زبان PL/I کرد. در ابتدا او با PL/I و سپس زمانی که برنامهها برای رایانه بزرگ بودند از اسمبلی برای کارهای خود استفاده کرد. بعد از این کار او به عنوان یک دستیار قسمت بیولوژی دانشگاه راکفلر مشغول به کار شد همچنین او به سمت ریاضیات و فیزیک تمایل نشان داد، تفکر تحلیلی او مدیر آزمایشگاه را به خود معطوف کرد به طوری که پس از گذشت مدت زمانی از کار او در آزمایشگاه مادر او تلفنی از سوی یک پروفسور دانشگاه فهمید که آر ام اس مشغول به چه کاری است! او در کمال تعجب متوجه شد که وی به رایانه علاقمند است و وقت خود را با آن میگذراند در صورتی که آینده درخشانی در رشته بیولوژی را برای او پیشبینی میکرد. در سال ۱۹۷۱ میلادی وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال ۱۹۷۴ با مدرک لیسانس از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. در آزمایشگاه هوش مصنوعی دانشگاه امآیتی به یک هکر تبدیل شد. او به وسیله راس نافتسکر به کار گرفته شد. مردی که بعدها سیمبولیکز را کشف کرد و چندی بعد به مخالفان آر ام اس پیوست. در سن ۲۱ سالگی برای شرکتی به نام وسچستر کانتی در کنار Eben Moglen کار میکرد که الان یک وکیل تکنولوژی است.
در دهه ۱۹۸۰ استالمن در دنیای هکرها غوطه ور بود. ضرورت وجود برنامههایی با قابلیت انتقال بر روی انواع ماشینها و سیستمهای متفاوت کاملاً مشهود بود، برنامههایی که بتوانند روی سیستمهای متفاوت اجرا شوند و امکان اشتراک اطلاعات را مابین چند سیستم متفاوت به وجود آورند. این قابلیت ارزش زیادی برای بازار رایانه و نرمافزار داشت، این نکته در مورد سازندگان رایانهها هم مشهود بود. در این حال شرکتها سعی میکردند با به وجود آوردن انحصار و محدودیت، از کپی شدن برنامهها جلوگیری کنند و فرصت را از رقیب خود بگیرند.
در دهه ۱۹۸۰ ریچارد گرینبلت هکر آزمایشگاه هوش مصنوعی، شرکت Lisp Machines را به ثبت رساند و این ماشینها را به بازار ارائه کرد. کاری که او و تام نایت در آزمایشگاه انجام داده بودند. Greenblatt کمکهای خارجی را رد کرد. وی معتقد بود آنها با فروش تعدادی از ماشینها میتوانند قدرت مالی لازم برای اداره و گسترش شرکت را بدست آورند.
آر ام اس از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳ به مدت دو سال از انحصاری شدن Symbolics روی رایانههای آزمایشگاه، توسط برنامهنویسان جلوگیری کرد. این زمانی بود که او آخرین تلاشهای خود را جهت تقویت هکرها در آزمایشگاه صرف میکرد. او به دنبال یک قرارداد باز بود که محدودیت و انحصار را در خود نداشته باشد اما قبل از آن به فکر افتاد تا این عقیده را با دیگران به اشتراک بگذارد و قبل از انجام کار به مانند یک دانشمند اصیل این ایده را با دیگران به اشتراک بگذارد. دانشمندان بدون هیچ خساستی اطلاعات و دانش خود را با دیگران تقسیم میکنند و در بهبود نتایج و انجام کاراها به دیگران کمک میکنند و در صورت لزوم از آنها کمک میگیرند.
استدلال استالمن آزادی کاربر یک نرمافزار بود. آزادی که بتواند آن نرمافزار را با همسایه خود مشترک استفاده کند و در صورت نیاز قسمتهایی از آن را تغییر دهد. او بر این عقیده پافشاری میکرد و دستفروشی نرمفزارهای وابسته به مالک را مخالف اصول اجتماعی و دور از اخلاق میدانست. در یک کلام حرف او به این منظور بود که نرمافزارها باید آزاد باشند. هر چند گواهی بر این موضوع وجود نداشت، مباحثههای او نشان میداد که در درجه دوم به فکر آزادی حقوق مصرف کننده و جامعه است و از سویی به فکر پیشرفت و ارتقاء نرمفزار تولید شده بود.
به تبع این تلاشها، بحثها و گفتگوها در جون ۱۹۸۴ او کار خود در MIT را رها کرد و پروژه گنو را هدف اصلی قرار داد و به صورت تمام وقت روی آن کار کرد. کاری که در سپتامبر ۱۹۸۳ شروع به کار کرد. او تحصیلات خود در دانشگاه را به پایان نرساند و مدرک دکترای خود را اخذ نکرد اما بعدها به صورت افتخاری درجه دکترای خود را گرفت.
استالمن در سال ۱۹۸۳ تصمیم خود را برای ایجاد یک سیستمعامل کاملا آزاد مشابه یونیکس اعلام کرد. وی سپس اعلامیه گنو مبنی بر انگیزه ایجاد یک سیستمعامل آزاد به نام گنو بر مبنای یونیکس را در سال ۱۹۸۵ منتشر کرد. گنو یک کلمه بازگشتی است به این معنا که گنو یونیکس نیست. خیلی زود او بنیاد نرمافزارهای آزاد (FSF) را بنیان نهاد. او برنامهنویسان آزاد را استخدام میکرد و ساختار سازمانی بنیاد نرمفزار آزاد را تشکیل داد.
در سال ۱۹۸۹ مفهوم زیبای [۲] را به وجود آورد، یک مکانیسم قانونی برای ویرایش و توزیع مجدد نرمافزارهای آزاد. به همین ترتیب تمامی نرمافزارهای لازم تهیه شدند به جز کرنل یا هسته سیستمعامل آزاد. پیچیدگی ساختار و طراحی هسته سختی کار را چندین برابر کرده بود و همین امر باعث شد تا روند تولید هسته به کندی به پیش برود.
با طراحی و برنامهنویسی برنامههای مورد نیاز تحت مجوز آزاد (GPL) انجام میگرفت و این موضوع باعث شد تا استالمن این امکان را به وجود آورد تا برنامهنویسان متعددی روی پروژههای مختلف کار کنند. در سال ۱۹۹۱ یک پروژه مستقل از پروژه گنو به تهیه کرنل لینوکس میپرداخت. از اتفاق این پروژه با گنو همزمان شد و امکان اجرای نرمافزارهای نوشته شده روی این هسته را فراهم میکرد. این باعث پیشرفت پروژه گنو شد. این دو پروژه با هم یک سیستمعامل را تشکیل میدادند (گنو + لینوکس = گنو/لینوکس) اما همزمانی ارائه این هسته و پروژه باعث شد تا بسیاری به اشتباه آن را به صورت مختصر با نام لینوکس بشناسند و این کلمه در میان مردم عمومیت پیدا کرد و نام لینوکس عمومیت پیدا کرد. آقای استالمن آن را به نام گنو/لینوکس میخواند.
آقای استالمن روی کلماتی و جملاتی که از سوی مردم به کار برده میشوند و همچنین طرز به کار بردن آنها حساسیت خاصی نشان داده است. به خصوص رابطه مابین نرمافزار و آزادی. او به طرز خستگی ناپذیری از مردم میخواهد که نرمافزار آزاد -free software- و گنو/لینوکس را به کار ببرند. به عنوان یک منبع برای کاربران گنو/لینوکس و متنباز، روی به کاربردن صحیح کلمات و به خصوص درک معنای آنها اصرار میورزد. به خاطر داشته باشید که با درک معنای واقعی واژگان به کار رفته در متون موجود در جامعه نرمافزارهای آزاد میتوانید مفاهیم را درست درک کنید و آنها را در زندگی روزمره و حرفهای خود به کار ببندید. (همیشه راه فرعی هم برای اشتباه رفتن وجود دارد)
در هنگام مواجه شدن با خبرنگاران از آنها میخواهد تا فلسفه گنو را مطالعه کنند. در تعداد زیادی از مصاحبههای خود به این موضوع اشاره کرده است که حتماً قبل از برخورد مستقیم با او، متون مربوط به گنو و فلسفه آن را مطالعه کنند. البته این موضوع به عنوان یک نکته مثبت برای او محسوب شده است و طرفداران خاص خود را دارد. در موازات مصاحبههای فراوان و جذاب، از مباحثه در مورد بعضی از موارد خودداری میکند.
او معتقد است که واژه گنو/لینوکس را برای توزیعهایی که از مجموع هسته لینوکس و نرمافزارهای آزاد به وجود آمده، به کار ببرند چرا که معنای نرمافزارهای آزاد با به کار بردن لفظ لینوکس برای این مجموعه باعث از بین رفتن معنای آنها خواهد شد.
حق نشر (Copyright) و حق امتیاز (patent) و علامت تجاری (trademarks)
تفکر اختصاصی (نرمافزاری با مالکیت اختصاصی) را برای به اشتباه انداختن ذهن مردم میداند. در مقایسه این موضوعات با هم در حیطه قانون، در حالت متعارف چیز خاصی برای مطرح کردن ندارند و از تصمیمگیری هوشمندانه ممانعت میکنند. او که توجه و نگاهها را به این موضوع جلب میکند و در این زمینه آگاهی لازم را به شنونده میدهد، دلایلی از این قبیل را مطرح میکند. این قوانین از مبدا متفاوت هستند، جداگانه رشد میکنند، فعالیتهای متفاوتی را پوشش میدهند، اصول جداگانهای دارند و در نهایت هر کدام از سیاست جداگانهای برخوردار هستند. copyright برای حفظ حق مولف و هنرمند است. patent برای تشویق ایدههای خلاقانه و مبتکرانه است، در مقام مقایسه باید گفت که این موضوع صحبت از پرداخت پول به یک موضوع انحصاری است و عدم پرداخت به موارد مشابهی از این قبیل. trademarks قصد ترویج نوعی از تجارت را ندارد بلکه تنها خریدار را معطوف به خرید میکند و به او میگوید که دارد چیز خاصی را خریداری میکند.
در حوزه اصطلاحات کوچکتری مانند software patent او اختصاص حق نظر یا ایده را به پدید آورنده نرمافزار پیشنهاد میکند(software idea patent). موضوع software patents این اشتباه را به وجود میآورد که کل نرمافزار نوشته شده متعلق به یک نفر است. همچنین استفاده از UFO) Uniform Fee Only) پرداخت پول به شکل واحد را به جای RAND) Reasonable And Non-Discriminatory) پرداخت بدون تبعیض پیشنهاد میکند. به این دلیل که در مقایسه با حقامتیاز سلطنتی که نرمافزارهای اختصاصی برای خود قائل شدهاند، در نرمافزارهای آزاد توانایی شمارش کپیهای موجود از نرمافزار ممکن نیست. این موضوع مابین بسیاری از نرمافزارهای آزاد و متنباز مشترک است. البته این ایده آقای استالمن به نوعی در بین استفاده کنندگان عمومیت پیدا نکرده است.